بررسی و تحلیل ترجمه جزء سی قرآن کریم از فولادوند و الهی قمشه‌ای براساس نظریه هلیدی و حسن در باب حذف در زبان‌شناسی متن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشجو

چکیده

یکی از مؤلفه‌هایی که نقش بسزایی در انسجام ترجمه قرآن کریم دارد، حذف می‌باشد و در ترجمه با توجه به قرائن مادی و معنوی باید دو رویکرد در ترجمه مد نظر قرار گیرد؛1-حذف کلماتی که کمک زیادی به انسجام ترجمه نخواهند کرد 2- حذف نکردن کلماتی که در متن مبدأ برای انسجام یا تأکید آمدند. جستار حاضر با رهیافتی توصیفی- تحلیلی و تطبیقی ترجمه‌های فولادوند و الهی قمشه‌ای ا از جزء سی قرآن کریم را از حیث حذف براساس نظریه هلیدی و حسن مورد بررسی قرار می‌دهد و به نقش حذف کردن یا نکردن سه مقوله حذف اسمی، فعلی، جمله و نقش مؤثری هر کدام از آنها در انسجام ترجمه می پردازد، که نتایج پژوهش بیانگر آن است که ترجمه‌ی فولادوند نسبت به الهی قمشه ای منسجم و بهم پیوسته تر و است، اما گاها در ترجمه فولادوند در برخی موارد افعالی که مرتبط به همه‌ی آیات هستند و از قرینه‌های لفظی و معنوی می‌توان پی برد که در آیات بعدی حذف شده‌اند، در ابتدای جمله ترجمه شدند که براساس عرف معیار زبان مقصد باید در آخر جمله ترجمه می‌شدند تا ترجمه از انسجام بیشتری برخوردار باشد. همچنین فولادوند در برخی موارد ضمایر و اسم‌های موصولی را که در ترجمه نقش ارتباطی دارند، حذف کرده است که بهتر بود برای حفظ پیوستگی میان عبارت‌ها حذف نمی‌شدند. و در ترجمه الهی قمشه‌ای کلمات و عبارات حذف شدند یا اضافه شدند که بهتر بود در راستای انسجام ترجمه از اضافه کردن یا حذف آنها خود اری می شد

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

دراسه وتحلیل ترجمة الجزء الثلاثین من القرآن الکریم لفولادواند وإلهی قمشه‌ی استناداً إلى نظریة هلیدی وحسن حول الحذف فی لسانیات النص.

نویسنده [English]

  • خدیجه زارعی
دانشجو
چکیده [English]

One of the components that plays a significant role in the coherence of the translation of the Holy Quran is elimination, and two approaches should be taken into account in the translation according to the material and spiritual evidence; Kord 2- Not removing the words that appeared in the source text for coherence or emphasis. With a descriptive-analytical and comparative approach, the present paper examines the translations of Foladvand and Elahi Qomshaya of part 3 of the Holy Quran in terms of deletion based on Halidi and Hassan's theory, and the role of deletion or not of three categories of nominal deletion present, the sentence and the effective role of each of them in the coherence of the translation, which the results of the research show that the translation of Foladvand is more coherent and connected than Elahi Qomshei, but sometimes in Foladvand's translation, in some cases verbs which are related to all the verses and it can be seen from the verbal and spiritual similarities that they were omitted in the following verses, they were translated at the beginning of the sentence, which sho according to the norm of the target language. The translation should be more coherent. Also, in some cases, Fouladvand has removed the relative pronouns and nouns that translation, which would have been better if they had not been removed to maintain the continuity between the phrases. And in the divine translation of Qomshei, words and phrases were removed added, which would have been better to

کلیدواژه‌ها [English]

  • القرآن الکریم
  • هلیدی و حسن
  • الحذف
  • ترجمه الفولادوند و ترجمه القمشه ای

مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده
انتشار آنلاین از تاریخ 27 مرداد 1404
  • تاریخ دریافت: 14 مرداد 1403
  • تاریخ بازنگری: 29 تیر 1404
  • تاریخ پذیرش: 27 مرداد 1404